سوره زمر

زمر
< ص - غافر >
شماره سوره ۳۹
جزء ۲۳ و ۲۴
نزول
ترتیب نزول ۵۹
مکی/مدنی مکی
اطلاعات آماری
تعداد آیات ۷۵
تعداد کلمات ۱۱۸۰
تعداد حروف ۴۸۷۱

سوره زُمَرْ سی و نهمین سوره و از سوره‌های مکی قرآن که در جزء ۲۳ و ۲۴ جای گرفته است. نام‌گذاری این سوره به نام «زمر» به دلیل وجود این واژه در آیات ۷۱ و ۷۳ سوره است که به تقسیم انسان‌ها به دو گروه بهشتیان و دوزخیان در روز قیامت و بررسی احوال آنان می‌پردازد.
در این سوره به مسئله معاد، آثار توحید، تنزیه خداوند و ذکر این نکته که انسان معمولا در مواقع اضطرار و درماندگی به خدا روی می‌آورد؛ ولی بعد از گشایش و راحتی دچار غفلت می‌شود، پرداخته است.
از آیات مشهور این سوره آیه ۵۳ است که به بندگان توصیه می‌کند هرگز از رحمت خدا ناامید نشوند. این سوره در حدود نیم جزءِ قرآن است. در فضیلت تلاوت این سوره آمده است هر کس سوره زمر را قرائت کند خداوند امید او را در روز قیامت قطع نمی‌کند و به او پاداش خائفان از خود را عطا می‌کند.

معرفی

  • نامگذاری

نام‌گذاری این سوره به نام زُمَر (به معنای گروه‌ها) به دلیل وجود این واژه در آیات ۷۱ و ۷۳ این سوره است. این آیات به ورود گروه بهشتیان به بهشت و راندن گروه دوزخیان به جهنم اشاره می‌کند. نام دیگر این سوره غُرَف‌ به معنای اتاق‌های بهشتی است که در آیه بیستم به آن اشاره شده است. این سوره را سورة العرب‌ نیز نامیده‌اند؛ زیرا در آیه ۲۸، قرآن را با صفت «عربی» توصیف کرده است.

  • ترتیب و محل نزول

سوره زمر جزو سوره‌های مکی و در ترتیب نزول، پنجاه و نهمین سوره‌ای است که بر پیامبر(ص) نازل شده است. این سوره در چینش کنونی مُصحَف، سی و نهمین سوره است و در جزء ۲۳ و ۲۴ قرآن جای دارد.

  • تعداد آیات و دیگر ویژگی‌ها

سوره زمر ۷۵ آیه، ۱۱۸۰ کلمه، ۴۸۷۱ حرف دارد. این سوره از نظر حجمی جزو سوره‌های مَثانی و در حدود نیم جزءِ قرآن است.

محتوا

محتوای اصلی سوره زمر را دعوت به توحید و اخلاص در عبادت دانسته‌اند. این سوره با بیان آثار توحید و مبرا دانستنِ خداوند از داشتن فرزند شروع می‌شود و از پیامبر(ص) می‌خواهد که دین خود را خالص کرده و اعتنایی به خدایان مشرکان نکند و به آنان اعلام کند که مامور به توحید و اخلاص در دین است.
برشمردن عبادت‌های خالصانه و این نکته که انسان معمولا در مواقع نیاز، اضطرار و درماندگی به خدا روی می‌آورد؛ اما بعد از گشایش و راحتی دچار غفلت می‌شود، استدلال بر یکتایی خدا در ربوبیت و الوهیت از طریق وحی و عقل، مقایسه بین مؤمنان و مشرکان، ذکر اوصاف مؤمنان و بشارت به پاداش‌های آخرت، انذار به مشرکین و تذکر به سوءعاقبت آنها در دنیا و آخرت، ذکر معاد و رستاخیز و مسائل مربوط به آن با روشن‌ترین اوصاف از دیگر مسائل مطرح در این سوره است.

محتوای سوره زمر
 
 
 
 
 
 
 
 
دعوت به توحید و یکتاپرستی
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
گفتار پنجم؛ آیه ۶۷-۷۵
فرمانروایی خدا در قیامت نشانه توحید
 
گفتار چهارم؛ آیه ۵۳-۶۶
دعوت مشرکان به توبه و جلب رحمت الهی
 
گفتار سوم؛ آیه ۳۶-۵۲
دلایل فرمانروایی خدا بر جهان و ناتوانی بت‌ها
 
گفتار دوم؛ آیه ۱۰-۳۵
وظایف پیامبر برای دعوت انسان‌ها به توحید
 
گفتار اول؛ آیه ۱-۹
دلایل حقانیت آیین یکتاپرستی
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
مطلب اول؛ آیه ۶۷
به‌هم‌خوردن نظم جهان با قدرت خدا
 
مطلب اول؛ آیه ۵۳-۵۴
مأیوس نبودن از رحمت خدا
 
دلیل اول؛ آیه ۳۶-۳۷
ناتوانی بت‌ها در لطمه زدن به پیامبر
 
وظیفه اول؛ آیه ۱۰
دعوت به رعایت تقوای الهی
 
مقدمه؛ آیه ۱-۲
پیامبر تنها خدا را می‌پرستد
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
مطلب دوم؛ آیه ۶۸
مرگ و حیات مجدد همه موجودات به فرمان خدا
 
مطلب دوم؛ آیه ۵۵-۵۹
از قرآن پیروی کنید تا در آخرت پشیمان نشوید
 
دلیل دوم؛ آیه ۳۸-۴۱
ناتوانی بت‌ها در برابر اراده خدا
 
وظیفه دوم؛ آیه ۱۱-۱۲
اعلام ف مان خدا برای یکتاپرستی
 
دلیل اول؛ آیه ۳-۴
خداوند شریک و فرزند ندارد
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
مطلب سوم؛ آیه ۶۹-۷۰
حسابرسی به اعمال همگان به فرمان خدا
 
مطلب سوم؛ آیه ۶۰-۶۱
روسیاهی مشرکان در روز قیامت
 
دلیل سوم؛ آیه ۴۲
خداوند مالک مرگ و حیات آدمی است
 
وظیفه سوم؛ آیه ۱۳-۱۶
بیان تأثیر شرک در عذاب اخروی
 
دلیل دوم؛ آیه ۵
آفرینش و تدبیر جهان بهدست خداست
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
مطلب چهارم؛ آیه ۷۱-۷۲
فرستادگان کافران به جهنم به فرمان خدا
 
مطلب چهارم؛ آیه ۶۲-۶۳
شرک؛ عامل خسران
 
دلیل چهارم؛ آیه ۴۳-۴۵
شفیع و یاری‌رسان انسان تنها خداست
 
وظیفه چهارم؛ آیه ۱۷-۲۰
بیان تأثیر یکتاپرستی در سعادت اخروی
 
دلیل سوم؛ آیه ۶
آفریش انسان و تدبیر زندگی او به دست خداست
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
مطلب پنجم؛ آیه ۷۳-۷۴
روانه شدن مؤمنان به بهشت به فرمان خدا
 
مطلب پنجم؛ آیه ۶۴-۶۶
شرک؛ عامل تباهی اعمال
 
دلیل پنجم؛ آیه ۴۶-۴۸
عذاب اخروی به دست خداست
 
وظیفه پنجم؛ آیه ۲۱-۲۳
یادآوری نشانه‌های توحید به خردمندان
 
دلیل چهارم؛ آیه ۷
یکتاپرستی به نفع انسان است
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
مطلب ششم؛ آیه ۷۵
فرمانبری فرشتگان از خدا در روز قیامت
 
 
 
 
 
دلیل ششم؛ آیه ۴۹-۵۲
همه نعمت‌ها از خداست
 
وظیفه ششم؛ آیه ۲۴-۳۵
یادآوری عذاب اخروی مشرکان
 
دلیل پنجم؛ آیه ۸
شرک نشانه ناسپاسی است
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
دلیل ششم؛ آیه ۹
بندگی خدا نشانه خردمندی است


شان نزول برخی آیات

برای نزول چند آیه از سوره زمر اسبابی ذکر شده است.

  • اجتناب از عبادت طاغوت

نزول آیات ۱۷ و ۱۸ سوره زمر «وَالَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَن يَعْبُدُوهَا...» را درباره زید بن عمرو بن نُفیل، اباذر غفاری و سلمان فارسی دانسته‌اند که در زمان جاهلیت همواره جمله «لا اله الا الله» را بر زبان جاری کرده و استقامت می‌ورزیدند.

  • شرح صدر

قسمت اول آیه ۲۲ سوره زمر را «أَفَمَن شَرَ‌حَ اللَّـهُ صَدْرَ‌هُ لِلْإِسْلَامِ فَهُوَ عَلَىٰ نُورٍ‌ مِّن رَّ‌بِّهِ ۚ فَوَيْلٌ لِّلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُم مِّن ذِكْرِ‌ اللَّـهِ...» درباره حمزه سید الشهداء و امام علی(ع) دانسته‌اند که خداوند سینه‌ای گشاده برای پذیرش اسلام به آنان اعطا کرده بود و قسمت دوم آیه را درباره ابولهب و فرزندانش می‌دانند که به خاطر سنگ‌دلی از ذکر خدا سرباز می‌زدند.

  • امید به رحمت خدا

چند شأن نزول برای آیه ۵۳ این سوره «قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَ‌فُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّ‌حْمَةِ اللَّـهِ ۚ...» ذکر شده است:

  1. وحشی که در جنگ احد، حمزه عموی پیامبر را شهید کرد.
  2. جوانی که کفن دزدی می‌کرد و روزی جسد دختری از انصار را برهنه کرد و عمل منافی عفت با آن انجام داد.
  3. اهل مکه که بت پرستیده و خون بی‌گناهان را ریخته بودند.

آیات مشهور

چندین آیه سوره زمر از جمله آیه ۱۸ درباره شنیدن سخنان مختلف و انتخاب بهترین (الذین یستمعون القول) و آیه ۵۳ درباره عدم ناامیدی از خداوند (لاتقنطوا من رحمه الله)، از آیات مشهور و نام‌دار این سوره است.

آیه ۷ سوره زمر به خط نسخ

آیه ۷

«إِن تَكْفُرُ‌وا فَإِنَّ اللَّـهَ غَنِيٌّ عَنكُمْ ۖ وَلَا يَرْ‌ضَىٰ لِعِبَادِهِ الْكُفْرَ‌ ۖ وَإِن تَشْكُرُ‌وا يَرْ‌ضَهُ لَكُمْ ۗ وَلَا تَزِرُ‌ وَازِرَ‌ةٌ وِزْرَ‌ أُخْرَ‌ىٰ ۗ ثُمَّ إِلَىٰ رَ‌بِّكُم مَّرْ‌جِعُكُمْ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ ۚ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ‌﴿٧﴾»
 (اگر كفر ورزيد، خدا از شما سخت بى‌نياز است و براى بندگانش كفران را خوش نمى‌دارد، و اگر سپاس داريد آن را براى شما مى‌پسندد، و هيچ بردارنده‌اى بار [گناه‌] ديگرى را برنمى‌دارد، آنگاه بازگشت شما به سوى پروردگارتان است، و شما را به آنچه مى‌كرديد خبر خواهد داد، كه او به راز دلها داناست.)

این آیه عدل الهی را می‌رساند که احدی حاضر نیست بار گناه دیگری را بر دوش گیرد، هرچند بسیار به او علاقه داشته باشد. این آیه در ادبیات فارسی هم بازتاب‌هایی داشته است، ابیات زیر از حافظ شیرازی نمونه‌ای از آن است:

عیب رندان مکن‌ ای زاهد پاکیزه سرشتکه گناه دگران بر تو نخواهند نوشت
من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باشهرکسی آن دِرود عاقبت کار که کشت

آیه ۶

«خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَأَنزَلَ لَكُم مِّنَ الْأَنْعَامِ ثَمَانِيَةَ أَزْوَاجٍ ۚ يَخْلُقُكُمْ فِي بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ خَلْقًا مِّن بَعْدِ خَلْقٍ فِي ظُلُمَاتٍ ثَلَاثٍ ۚ ذَٰلِكُمُ اللَّـهُ رَ‌بُّكُمْ لَهُ الْمُلْكُ ۖ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ فَأَنَّىٰ تُصْرَ‌فُونَ﴿٦﴾»
 (شما را از نفسى واحد آفريد، سپس جفتش را از آن قرار داد، و براى شما از دام‌ها هشت قسم پديد آورد. شما را در شکم‌هاى مادرانتان آفرينشى پس از آفرينشى [ديگر] در تاریکی هاى سه گانه: [مَشيمه و رحم و شكم] خلق كرد. اين است خدا، پروردگار شما، فرمانروايى [و حكومت مطلق] از آنِ اوست. خدايى جز او نيست، پس چگونه [و كجا از حق] برگردانيده مى‌شويد؟)

منظور از تاریکی‌های سه‌گانه در تفسیر المیزان و تفسیر نمونه آمده‌است، با توجه به اشاره صریح قرآن ( فِي بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ ) منظور از ظلمات ثلاث، تاریکی شکم، رحم و مشیمه(کیسه آب مخصوصی که جنین در آن قرار گرفته) است. اما برخی از مفسرین منظور از تاریکی سه‌گانه را مشیمه (کیسه آب مخصوص) دانسته‌اند که جنین در آن قرار دارد و آن کیسه سه پرده ضخیم دارد که بر روی جنین کشیده شده‌است. از این آیه به عنوان یکی از معجزات علمی قرآن یاد می‌شود.قرائتی در تفسیر نور تاریکی‌های سه گانه را گوشت و پوست و خون و هشت زوج را نر و ماده گوسفند و بز و گاو و شتر دانسته‌است.

آیه ۱۸

«الَّذِینَ یسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ ۚأُولَٰئِک الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللهُ ۖ وَأُولَٰئِک هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿۱۸﴾»

 (به سخن گوش فرامی‌دهند و بهترین آن را پیروی می‌کنند؛ اینانند که خدایشان راه نموده و اینانند همان خردمندان.)

این آیه را بیانگر آزاداندیشی مسلمانان و انتخاب آزاد آنها در مسائل مختلف دانسته‌اند. آیه به مؤمنان اجازه می‌دهد سخنان دیگران را مطالعه و بررسی کرده و اهل تحقیق باشند و آنگاه دست به انتخاب بزنند. شهرت این آیه هم به دلیل تشویق آن به آزاداندیشی است.منظور از قول آن است که ارتباطی با عمل داشته باشد و تبعیت از قول احسن،عمل کردن به آن است و احسن القول(بهترین سخن) آن است که انسان را بیشتر به حق برساند وبرای او خیرخواهانه تر باشد. مفاد آیه این است که بندگان خدا طالب حق و رشدند، به هر سخنى که گوش دهند بدین امید گوش مى دهند که در آن حقى بیابند و مى ترسند که در اثر گوش ندادن به آن ، حق از ایشان فوت شود.

آیه ۳۰

«إِنَّک مَیتٌ وَإِنَّهُم مَّیتُونَ ﴿۳۰﴾»
 (قطعاً تو خواهی مُرد و آنان(مشرکان وکافران نیز) خواهند مُرد.)

اگرچه خطاب آیه به پیامبر اسلام(ص) است؛ عمومیت قانون مرگ را نسبت به همه انسان‌ها روشن ساخته و مسئله مرگ را از مسائلی می‌داند که همه انسان‌ها در آن یک‌سانند و هیچگونه استثنا و تفاوتی در آن وجود ندارد.

آیه ۳۲

وَلَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْكَ وَإِلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَلَتَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ (۳۲) به تو و همه پیامبران پیشین وحی شده که اگر مشرک شوی، تمام اعمالت تباه می‌شود و از زیانکاران خواهی بود!

خطاب آیه به پیامبر و دیگر پیامبران خطابی حقیقی است زیرا پیامبران مانند همه مردم مأمور به آوردن ایمان هستند و صرف اینکه انبیاء معصوم به عصمت الهى هستند و با داشتن آن دیگر ممکن نیست معصیت از ایشان سربزند، باعث نمى شود که تکلیف از ایشان ساقط باشد چون در این صورت دیگر معصیت در حقشان تصور نمى شد و عصمت آنان بی معنی بود پسعصمت پیامبران منافات با داشتن اختیار ندارد، و در حقیقت عصمت از شؤون مقام علم است و اختیار از شؤون مقام عمل است به این معنا که هم صدور فعل از جوارح و اعضا صحیح باشد و هم ترک فعل (معصوم به کسى گفته مى شود که بتواند گناه کند، ولى نکند.)

آیه ۴۲

الَلهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِينَ مَوْتِهَا وَالَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنَامِهَا ۖ فَيُمْسِكُ الَّتِي قَضَىٰ عَلَيْهَا الْمَوْتَ وَيُرْسِلُ الْأُخْرَىٰ إِلَىٰ أَجَلٍ مُسَمًّى ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ

ترجمه:خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض می‌کند، و ارواحی را که نمرده‌اند نیز به هنگام خواب می‌گیرد؛ سپس ارواح کسانی که فرمان مرگشان را صادر کرده نگه می‌دارد و ارواح دیگری را (که باید زنده بمانند) بازمی‌گرداند تا سرآمدی معیّن؛ در این امر نشانه‌های روشنی است برای کسانی که اندیشه می‌کنند!

توفی به معنای دریافت کامل یک چیز است. ودر مورد مرگ به معنای گرفتن جان به طور کامل است. علامه طباطبایی مفسر بزرگ شیعی انفس را ارواحی می‌داند که به بدن‌ها تعلق دارند نه مجموعه ارواح و بدن‌ها به این دلیل که که هنگام مرگ روح را خداوند دریافت(قبض)می‌کند و رابطه اش را با بدن قطع می‌کند. وی هم چنان از آیه استفاده کرده که نفس موجودی است که غیر بدن است آن گونه که می تواند مستقل از بدن باشد و دیگر این که هم در مرگ و هم در خواب توفی(دریافت نفس) صورت می گیرد با این تفاوت که در مرگ پس از توفی(دریافت نفس) بازگشتی برای نفس نیست ولی در خواب معمولا پس از توفّیِ نفس، بازگشت هست و انسان ازخواب (مرگ موقت و سبک) بیدار می شود.

آیه لا تقنطوا (۵۳)

آیه ۵۳ زمر به خط ثلث حاکم غَنّام

«قُلْ یا عِبَادِی الَّذِینَ أَسْرَ‌فُوا عَلَیٰ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّ‌حْمَةِ اللهِ ۚ إِنَّ اللهَ یغْفِرُ‌ الذُّنُوبَ جَمِیعًا ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ‌ الرَّ‌حِیمُ ﴿۵۳﴾» (بگو: «ای بندگان من -که بر خویشتن زیاده‌روی روا داشته‌اید- از رحمت خدا نومید مشوید. در حقیقت، خدا همه گناهان را می‌آمرزد، که او خود آمرزنده مهربان است.)

این آیه لحنی آکنده از لطف، محبت و مهربانی خداوند را دربر دارد که آغوش رحمتش را به روی همگان باز کرده و فرمان عفو همه گنه‌کاران را صادر نموده است. در روایتی از امام علی(ع) آمده در تمام قرآن آیه‌ای وسیع‌تر از این آیه نیست، چون شمول آن هر گونه گناهی را در برمی‌گیرد. مفاهیم این آیه در شعر فارسی هم به کار گرفته شده، ابیات زیر از شاهنامه فردوسی نمونه‌ای از آن است:

چو نومید گردد ز یزدان کسیاز و نیک بختی نیاید بسی
ز یزدان نباشد کسی ناامیدوگر تیره بینند روز سپید
بریده نباید امید از خدا که تا جاودان او بود پادشاه

فضیلت و خواص

نوشتار اصلی: فضائل سور

در فضیلت تلاوت این سوره آمده است هر کس سوره زمر را تلاوت کند، خداوند امید او را در روز قیامت قطع نمی‌کند و به او پاداش خائفان از خود را عطا می‌نماید. از امام صادق(ع) نیز آمده هر کس سوره زمر را -در روز یا شب- تلاوت کند، و کلماتش را به آسانی و به آرامی بر زبان جاری سازد، خداوند شرف دنیا و آخرت را به وی عطا می‌کند و او را بدون مال و فامیل عزیز می‌گرداند. به حدی که هر کس او را ببیند بزرگ شمارد و حشمتش وی را بگیرد و جسمش را بر آتش دوزخ حرام سازد.

متن سوره

سوره زمر

بِسْمِ اللَّـهِ الرَّ‌حْمَـٰنِ الرَّ‌حِيمِ به نام خداوند رحمتگر مهربان
تَنزِيلُ الْكِتَابِ مِنَ اللَّـهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ ﴿١﴾ إِنَّا أَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ فَاعْبُدِ اللَّـهَ مُخْلِصًا لَّهُ الدِّينَ ﴿٢﴾ أَلَا لِلَّـهِ الدِّينُ الْخَالِصُ ۚ وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِيَاءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّ‌بُونَا إِلَى اللَّـهِ زُلْفَىٰ إِنَّ اللَّـهَ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فِي مَا هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ۗ إِنَّ اللَّـهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ كَاذِبٌ كَفَّارٌ‌ ﴿٣﴾ لَّوْ أَرَ‌ادَ اللَّـهُ أَن يَتَّخِذَ وَلَدًا لَّاصْطَفَىٰ مِمَّا يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ ۚ سُبْحَانَهُ ۖ هُوَ اللَّـهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ‌ ﴿٤﴾ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضَ بِالْحَقِّ ۖ يُكَوِّرُ‌ اللَّيْلَ عَلَى النَّهَارِ‌ وَيُكَوِّرُ‌ النَّهَارَ‌ عَلَى اللَّيْلِ ۖ وَسَخَّرَ‌ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ‌ ۖ كُلٌّ يَجْرِ‌ي لِأَجَلٍ مُّسَمًّى ۗ أَلَا هُوَ الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ‌ ﴿٥﴾خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَأَنزَلَ لَكُم مِّنَ الْأَنْعَامِ ثَمَانِيَةَ أَزْوَاجٍ ۚ يَخْلُقُكُمْ فِي بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ خَلْقًا مِّن بَعْدِ خَلْقٍ فِي ظُلُمَاتٍ ثَلَاثٍ ۚ ذَٰلِكُمُ اللَّـهُ رَ‌بُّكُمْ لَهُ الْمُلْكُ ۖ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ فَأَنَّىٰ تُصْرَ‌فُونَ ﴿٦﴾ إِن تَكْفُرُ‌وا فَإِنَّ اللَّـهَ غَنِيٌّ عَنكُمْ ۖ وَلَا يَرْ‌ضَىٰ لِعِبَادِهِ الْكُفْرَ‌ ۖ وَإِن تَشْكُرُ‌وا يَرْ‌ضَهُ لَكُمْ ۗ وَلَا تَزِرُ‌ وَازِرَ‌ةٌ وِزْرَ‌ أُخْرَ‌ىٰ ۗ ثُمَّ إِلَىٰ رَ‌بِّكُم مَّرْ‌جِعُكُمْ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ ۚ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ‌ ﴿٧﴾ وَإِذَا مَسَّ الْإِنسَانَ ضُرٌّ‌ دَعَا رَ‌بَّهُ مُنِيبًا إِلَيْهِ ثُمَّ إِذَا خَوَّلَهُ نِعْمَةً مِّنْهُ نَسِيَ مَا كَانَ يَدْعُو إِلَيْهِ مِن قَبْلُ وَجَعَلَ لِلَّـهِ أَندَادًا لِّيُضِلَّ عَن سَبِيلِهِ ۚ قُلْ تَمَتَّعْ بِكُفْرِ‌كَ قَلِيلًا ۖ إِنَّكَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ‌ ﴿٨﴾ أَمَّنْ هُوَ قَانِتٌ آنَاءَ اللَّيْلِ سَاجِدًا وَقَائِمًا يَحْذَرُ‌ الْآخِرَ‌ةَ وَيَرْ‌جُو رَ‌حْمَةَ رَ‌بِّهِ ۗ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ ۗ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ‌ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿٩﴾ قُلْ يَا عِبَادِ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا رَ‌بَّكُمْ ۚ لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هَـٰذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةٌ ۗ وَأَرْ‌ضُ اللَّـهِ وَاسِعَةٌ ۗ إِنَّمَا يُوَفَّى الصَّابِرُ‌ونَ أَجْرَ‌هُم بِغَيْرِ‌ حِسَابٍ ﴿١٠﴾ قُلْ إِنِّي أُمِرْ‌تُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّـهَ مُخْلِصًا لَّهُ الدِّينَ ﴿١١﴾ وَأُمِرْ‌تُ لِأَنْ أَكُونَ أَوَّلَ الْمُسْلِمِينَ ﴿١٢﴾ قُلْ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَ‌بِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ ﴿١٣﴾ قُلِ اللَّـهَ أَعْبُدُ مُخْلِصًا لَّهُ دِينِي ﴿١٤﴾ فَاعْبُدُوا مَا شِئْتُم مِّن دُونِهِ ۗ قُلْ إِنَّ الْخَاسِرِ‌ينَ الَّذِينَ خَسِرُ‌وا أَنفُسَهُمْ وَأَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۗ أَلَا ذَٰلِكَ هُوَ الْخُسْرَ‌انُ الْمُبِينُ ﴿١٥﴾ لَهُم مِّن فَوْقِهِمْ ظُلَلٌ مِّنَ النَّارِ‌ وَمِن تَحْتِهِمْ ظُلَلٌ ۚ ذَٰلِكَ يُخَوِّفُ اللَّـهُ بِهِ عِبَادَهُ ۚ يَا عِبَادِ فَاتَّقُونِ ﴿١٦﴾ وَالَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَن يَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّـهِ لَهُمُ الْبُشْرَ‌ىٰ ۚ فَبَشِّرْ‌ عِبَادِ ﴿١٧﴾ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ ۚ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّـهُ ۖ وَأُولَـٰئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿١٨﴾ أَفَمَنْ حَقَّ عَلَيْهِ كَلِمَةُ الْعَذَابِ أَفَأَنتَ تُنقِذُ مَن فِي النَّارِ‌ ﴿١٩﴾ لَـٰكِنِ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَ‌بَّهُمْ لَهُمْ غُرَ‌فٌ مِّن فَوْقِهَا غُرَ‌فٌ مَّبْنِيَّةٌ تَجْرِ‌ي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ‌ ۖ وَعْدَ اللَّـهِ ۖ لَا يُخْلِفُ اللَّـهُ الْمِيعَادَ ﴿٢٠﴾ أَلَمْ تَرَ‌ أَنَّ اللَّـهَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَلَكَهُ يَنَابِيعَ فِي الْأَرْ‌ضِ ثُمَّ يُخْرِ‌جُ بِهِ زَرْ‌عًا مُّخْتَلِفًا أَلْوَانُهُ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَرَ‌اهُ مُصْفَرًّ‌ا ثُمَّ يَجْعَلُهُ حُطَامًا ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَذِكْرَ‌ىٰ لِأُولِي الْأَلْبَابِ ﴿٢١﴾ أَفَمَن شَرَ‌حَ اللَّـهُ صَدْرَ‌هُ لِلْإِسْلَامِ فَهُوَ عَلَىٰ نُورٍ‌ مِّن رَّ‌بِّهِ ۚ فَوَيْلٌ لِّلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُم مِّن ذِكْرِ‌ اللَّـهِ ۚ أُولَـٰئِكَ فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ ﴿٢٢﴾ اللَّـهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتَابًا مُّتَشَابِهًا مَّثَانِيَ تَقْشَعِرُّ‌ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَ‌بَّهُمْ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَىٰ ذِكْرِ‌ اللَّـهِ ۚ ذَٰلِكَ هُدَى اللَّـهِ يَهْدِي بِهِ مَن يَشَاءُ ۚ وَمَن يُضْلِلِ اللَّـهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ ﴿٢٣﴾ أَفَمَن يَتَّقِي بِوَجْهِهِ سُوءَ الْعَذَابِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۚ وَقِيلَ لِلظَّالِمِينَ ذُوقُوا مَا كُنتُمْ تَكْسِبُونَ ﴿٢٤﴾ كَذَّبَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَأَتَاهُمُ الْعَذَابُ مِنْ حَيْثُ لَا يَشْعُرُ‌ونَ ﴿٢٥﴾ فَأَذَاقَهُمُ اللَّـهُ الْخِزْيَ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ وَلَعَذَابُ الْآخِرَ‌ةِ أَكْبَرُ‌ ۚ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ ﴿٢٦﴾ وَلَقَدْ ضَرَ‌بْنَا لِلنَّاسِ فِي هَـٰذَا الْقُرْ‌آنِ مِن كُلِّ مَثَلٍ لَّعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُ‌ونَ ﴿٢٧﴾ قُرْ‌آنًا عَرَ‌بِيًّا غَيْرَ‌ ذِي عِوَجٍ لَّعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ ﴿٢٨﴾ ضَرَ‌بَ اللَّـهُ مَثَلًا رَّ‌جُلًا فِيهِ شُرَ‌كَاءُ مُتَشَاكِسُونَ وَرَ‌جُلًا سَلَمًا لِّرَ‌جُلٍ هَلْ يَسْتَوِيَانِ مَثَلًا ۚ الْحَمْدُ لِلَّـهِ ۚ بَلْ أَكْثَرُ‌هُمْ لَا يَعْلَمُونَ ﴿٢٩﴾ إِنَّكَ مَيِّتٌ وَإِنَّهُم مَّيِّتُونَ ﴿٣٠﴾ ثُمَّ إِنَّكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عِندَ رَ‌بِّكُمْ تَخْتَصِمُونَ ﴿٣١﴾ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَبَ عَلَى اللَّـهِ وَكَذَّبَ بِالصِّدْقِ إِذْ جَاءَهُ ۚ أَلَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوًى لِّلْكَافِرِ‌ينَ ﴿٣٢﴾ وَالَّذِي جَاءَ بِالصِّدْقِ وَصَدَّقَ بِهِ ۙ أُولَـٰئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ ﴿٣٣﴾ لَهُم مَّا يَشَاءُونَ عِندَ رَ‌بِّهِمْ ۚ ذَٰلِكَ جَزَاءُ الْمُحْسِنِينَ ﴿٣٤﴾ لِيُكَفِّرَ‌ اللَّـهُ عَنْهُمْ أَسْوَأَ الَّذِي عَمِلُوا وَيَجْزِيَهُمْ أَجْرَ‌هُم بِأَحْسَنِ الَّذِي كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿٣٥﴾ أَلَيْسَ اللَّـهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ ۖ وَيُخَوِّفُونَكَ بِالَّذِينَ مِن دُونِهِ ۚ وَمَن يُضْلِلِ اللَّـهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ ﴿٣٦﴾ وَمَن يَهْدِ اللَّـهُ فَمَا لَهُ مِن مُّضِلٍّ ۗ أَلَيْسَ اللَّـهُ بِعَزِيزٍ ذِي انتِقَامٍ ﴿٣٧﴾ وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضَ لَيَقُولُنَّ اللَّـهُ ۚ قُلْ أَفَرَ‌أَيْتُم مَّا تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ إِنْ أَرَ‌ادَنِيَ اللَّـهُ بِضُرٍّ‌ هَلْ هُنَّ كَاشِفَاتُ ضُرِّ‌هِ أَوْ أَرَ‌ادَنِي بِرَ‌حْمَةٍ هَلْ هُنَّ مُمْسِكَاتُ رَ‌حْمَتِهِ ۚ قُلْ حَسْبِيَ اللَّـهُ ۖ عَلَيْهِ يَتَوَكَّلُ الْمُتَوَكِّلُونَ ﴿٣٨﴾ قُلْ يَا قَوْمِ اعْمَلُوا عَلَىٰ مَكَانَتِكُمْ إِنِّي عَامِلٌ ۖ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ ﴿٣٩﴾ مَن يَأْتِيهِ عَذَابٌ يُخْزِيهِ وَيَحِلُّ عَلَيْهِ عَذَابٌ مُّقِيمٌ ﴿٤٠﴾ إِنَّا أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ لِلنَّاسِ بِالْحَقِّ ۖ فَمَنِ اهْتَدَىٰ فَلِنَفْسِهِ ۖ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا ۖ وَمَا أَنتَ عَلَيْهِم بِوَكِيلٍ ﴿٤١﴾ اللَّـهُ يَتَوَفَّى الْأَنفُسَ حِينَ مَوْتِهَا وَالَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنَامِهَا ۖ فَيُمْسِكُ الَّتِي قَضَىٰ عَلَيْهَا الْمَوْتَ وَيُرْ‌سِلُ الْأُخْرَ‌ىٰ إِلَىٰ أَجَلٍ مُّسَمًّى ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُ‌ونَ ﴿٤٢﴾ أَمِ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّـهِ شُفَعَاءَ ۚ قُلْ أَوَلَوْ كَانُوا لَا يَمْلِكُونَ شَيْئًا وَلَا يَعْقِلُونَ ﴿٤٣﴾ قُل لِّلَّـهِ الشَّفَاعَةُ جَمِيعًا ۖ لَّهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ ۖ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْ‌جَعُونَ ﴿٤٤﴾ وَإِذَا ذُكِرَ‌ اللَّـهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَ‌ةِ ۖ وَإِذَا ذُكِرَ‌ الَّذِينَ مِن دُونِهِ إِذَا هُمْ يَسْتَبْشِرُ‌ونَ ﴿٤٥﴾ قُلِ اللَّـهُمَّ فَاطِرَ‌ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ عَالِمَ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ أَنتَ تَحْكُمُ بَيْنَ عِبَادِكَ فِي مَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ﴿٤٦﴾ وَلَوْ أَنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا مَا فِي الْأَرْ‌ضِ جَمِيعًا وَمِثْلَهُ مَعَهُ لَافْتَدَوْا بِهِ مِن سُوءِ الْعَذَابِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۚ وَبَدَا لَهُم مِّنَ اللَّـهِ مَا لَمْ يَكُونُوا يَحْتَسِبُونَ ﴿٤٧﴾ وَبَدَا لَهُمْ سَيِّئَاتُ مَا كَسَبُوا وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٤٨﴾ فَإِذَا مَسَّ الْإِنسَانَ ضُرٌّ‌ دَعَانَا ثُمَّ إِذَا خَوَّلْنَاهُ نِعْمَةً مِّنَّا قَالَ إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَىٰ عِلْمٍ ۚ بَلْ هِيَ فِتْنَةٌ وَلَـٰكِنَّ أَكْثَرَ‌هُمْ لَا يَعْلَمُونَ ﴿٤٩﴾ قَدْ قَالَهَا الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَمَا أَغْنَىٰ عَنْهُم مَّا كَانُوا يَكْسِبُونَ ﴿٥٠﴾ فَأَصَابَهُمْ سَيِّئَاتُ مَا كَسَبُوا ۚ وَالَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْ هَـٰؤُلَاءِ سَيُصِيبُهُمْ سَيِّئَاتُ مَا كَسَبُوا وَمَا هُم بِمُعْجِزِينَ ﴿٥١﴾ أَوَلَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّـهَ يَبْسُطُ الرِّ‌زْقَ لِمَن يَشَاءُ وَيَقْدِرُ‌ ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ ﴿٥٢﴾ قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَ‌فُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّ‌حْمَةِ اللَّـهِ ۚ إِنَّ اللَّـهَ يَغْفِرُ‌ الذُّنُوبَ جَمِيعًا ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ‌ الرَّ‌حِيمُ ﴿٥٣﴾ وَأَنِيبُوا إِلَىٰ رَ‌بِّكُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ مِن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنصَرُ‌ونَ ﴿٥٤﴾ وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّ‌بِّكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ بَغْتَةً وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُ‌ونَ ﴿٥٥﴾ أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَ‌تَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّ‌طتُ فِي جَنبِ اللَّـهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِ‌ينَ ﴿٥٦﴾ أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّـهَ هَدَانِي لَكُنتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ ﴿٥٧﴾ أَوْ تَقُولَ حِينَ تَرَ‌ى الْعَذَابَ لَوْ أَنَّ لِي كَرَّ‌ةً فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ ﴿٥٨﴾ بَلَىٰ قَدْ جَاءَتْكَ آيَاتِي فَكَذَّبْتَ بِهَا وَاسْتَكْبَرْ‌تَ وَكُنتَ مِنَ الْكَافِرِ‌ينَ ﴿٥٩﴾ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ تَرَ‌ى الَّذِينَ كَذَبُوا عَلَى اللَّـهِ وُجُوهُهُم مُّسْوَدَّةٌ ۚ أَلَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوًى لِّلْمُتَكَبِّرِ‌ينَ ﴿٦٠﴾ وَيُنَجِّي اللَّـهُ الَّذِينَ اتَّقَوْا بِمَفَازَتِهِمْ لَا يَمَسُّهُمُ السُّوءُ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿٦١﴾ اللَّـهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ ۖ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ ﴿٦٢﴾ لَّهُ مَقَالِيدُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ ۗ وَالَّذِينَ كَفَرُ‌وا بِآيَاتِ اللَّـهِ أُولَـٰئِكَ هُمُ الْخَاسِرُ‌ونَ ﴿٦٣﴾ قُلْ أَفَغَيْرَ‌ اللَّـهِ تَأْمُرُ‌ونِّي أَعْبُدُ أَيُّهَا الْجَاهِلُونَ ﴿٦٤﴾ وَلَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْكَ وَإِلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَ‌كْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَلَتَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِ‌ينَ ﴿٦٥﴾ بَلِ اللَّـهَ فَاعْبُدْ وَكُن مِّنَ الشَّاكِرِ‌ينَ ﴿٦٦﴾ وَمَا قَدَرُ‌وا اللَّـهَ حَقَّ قَدْرِ‌هِ وَالْأَرْ‌ضُ جَمِيعًا قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَالسَّمَاوَاتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمِينِهِ ۚ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَىٰ عَمَّا يُشْرِ‌كُونَ ﴿٦٧﴾ وَنُفِخَ فِي الصُّورِ‌ فَصَعِقَ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَمَن فِي الْأَرْ‌ضِ إِلَّا مَن شَاءَ اللَّـهُ ۖ ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخْرَ‌ىٰ فَإِذَا هُمْ قِيَامٌ يَنظُرُ‌ونَ ﴿٦٨﴾ وَأَشْرَ‌قَتِ الْأَرْ‌ضُ بِنُورِ‌ رَ‌بِّهَا وَوُضِعَ الْكِتَابُ وَجِيءَ بِالنَّبِيِّينَ وَالشُّهَدَاءِ وَقُضِيَ بَيْنَهُم بِالْحَقِّ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ ﴿٦٩﴾ وَوُفِّيَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَّا عَمِلَتْ وَهُوَ أَعْلَمُ بِمَا يَفْعَلُونَ ﴿٧٠﴾ وَسِيقَ الَّذِينَ كَفَرُ‌وا إِلَىٰ جَهَنَّمَ زُمَرً‌ا ۖ حَتَّىٰ إِذَا جَاءُوهَا فُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُ‌سُلٌ مِّنكُمْ يَتْلُونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِ رَ‌بِّكُمْ وَيُنذِرُ‌ونَكُمْ لِقَاءَ يَوْمِكُمْ هَـٰذَا ۚ قَالُوا بَلَىٰ وَلَـٰكِنْ حَقَّتْ كَلِمَةُ الْعَذَابِ عَلَى الْكَافِرِ‌ينَ ﴿٧١﴾ قِيلَ ادْخُلُوا أَبْوَابَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا ۖ فَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِ‌ينَ ﴿٧٢﴾ وَسِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَ‌بَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَرً‌ا ۖ حَتَّىٰ إِذَا جَاءُوهَا وَفُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا سَلَامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِينَ ﴿٧٣﴾ وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّـهِ الَّذِي صَدَقَنَا وَعْدَهُ وَأَوْرَ‌ثَنَا الْأَرْ‌ضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَيْثُ نَشَاءُ ۖ فَنِعْمَ أَجْرُ‌ الْعَامِلِينَ ﴿٧٤﴾ وَتَرَ‌ى الْمَلَائِكَةَ حَافِّينَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْ‌شِ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَ‌بِّهِمْ ۖ وَقُضِيَ بَيْنَهُم بِالْحَقِّ وَقِيلَ الْحَمْدُ لِلَّـهِ رَ‌بِّ الْعَالَمِينَ ﴿٧٥﴾ نازل شدن [اين كتاب‌] از جانب خداى شكست‌ناپذير سنجيده‌كار است. (۱) ما [اين‌] كتاب را به حق به سوى تو فرود آورديم، پس خدا را -در حالى كه اعتقاد [خود] را براى او خالص‌كننده‌اى- عبادت كن. (۲) آگاه باشيد: آيين پاك از آنِ خداست، و كسانى كه به جاى او دوستانى براى خود گرفته‌اند [به اين بهانه كه:] ما آنها را جز براى اينكه ما را هر چه بيشتر به خدا نزديك گردانند، نمى‌پرستيم، البته خدا ميان آنان در باره آنچه كه بر سر آن اختلاف دارند، داورى خواهد كرد. در حقيقت، خدا آن كسى را كه دروغ‌پرداز ناسپاس است هدايت نمى‌كند. (۳) اگر خدا مى‌خواست براى خود فرزندى بگيرد، قطعاً از [ميان‌] آنچه خلق مى‌كند، آنچه را مى‌خواست برمى‌گزيد. منزّه است او، اوست خداى يگانه قهار. (۴) آسمانها و زمين را به حق آفريد. شب را به روز درمى‌پيچد، و روز را به شب درمى‌پيچد و آفتاب و ماه را تسخير كرد. هر كدام تا مدتى معين روانند. آگاه باش كه او همان شكست‌ناپذير آمرزنده است. (۵) شما را از نفسى واحد آفريد، سپس جفتش را از آن قرار داد، و براى شما از دامها هشت قسم پديد آورد. شما را در شكمهاى مادرانتان آفرينشى پس از آفرينشى [ديگر] در تاريكيهاى سه گانه: [مَشيمه و رحم و شكم‌] خلق كرد. اين است خدا، پروردگار شما، فرمانروايى [و حكومت مطلق‌] از آنِ اوست. خدايى جز او نيست، پس چگونه [و كجا از حق‌] برگردانيده مى‌شويد؟ (۶) اگر كفر ورزيد، خدا از شما سخت بى‌نياز است و براى بندگانش كفران را خوش نمى‌دارد، و اگر سپاس داريد آن را براى شما مى‌پسندد، و هيچ بردارنده‌اى بار [گناه‌] ديگرى را برنمى‌دارد، آنگاه بازگشت شما به سوى پروردگارتان است، و شما را به آنچه مى‌كرديد خبر خواهد داد، كه او به راز دلها داناست. (۷) و چون به انسان آسيبى رسد، پروردگارش را -در حالى كه به سوى او بازگشت‌كننده است- مى‌خواند؛ سپس چون او را از جانب خود نعمتى عطا كند، آن [مصيبتى‌] را كه در رفع آن پيشتر به درگاه او دعا مى‌كرد، فراموش مى‌نمايد و براى خدا همتايانى قرار مى‌دهد تا [خود و ديگران را] از راه او گمراه گرداند. بگو: «به كفرت اندكى برخوردار شو كه تو از اهل آتشى.» (۸) [آيا چنين كسى بهتر است‌] يا آن كسى كه او در طول شب در سجده و قيام اطاعت [خدا] مى‌كند [و] از آخرت مى‌ترسد و رحمت پروردگارش را اميد دارد؟ بگو: «آيا كسانى كه مى‌دانند و كسانى كه نمى‌دانند يكسانند؟» تنها خردمندانند كه پندپذيرند. (۹) بگو: «اى بندگان من كه ايمان آورده‌ايد، از پروردگارتان پروا بداريد. براى كسانى كه در اين دنيا خوبى كرده‌اند، نيكى خواهد بود، و زمين خدا فراخ است. بى‌ترديد، شكيبايان پاداش خود را بى‌حساب [و] به تمام خواهند يافت.» (۱۰) بگو: «من مأمورم كه خدا را -در حالى كه آيينم را براى او خالص گردانيده‌ام- بپرستم، (۱۱) و مأمورم كه نخستين مسلمانان باشم.» (۱۲) بگو: «من اگر به پروردگارم عصيان ورزم، از عذاب روزى هولناك مى‌ترسم.» (۱۳) بگو: «خدا را مى‌پرستم در حالى كه دينم را براى او بى‌آلايش مى‌گردانم. (۱۴) پس هر چه را غير از او مى‌خواهيد، بپرستيد «[ولى به آنان‌] بگو:» زيانكاران در حقيقت كسانى‌اند كه به خود و كسانشان در روز قيامت زيان رسانده‌اند؛ آرى، اين همان خسران آشكار است.» (۱۵) آنها از بالاى سرشان چترهايى از آتش خواهند داشت و از زير پايشان [نيز] طبق‌هايى [آتشين است‌]، اين [كيفرى‌] است كه خدا بندگانش را به آن بيم مى‌دهد. اى بندگان من، از من بترسيد. (۱۶) و[لى‌] آنان كه خود را از طاغوت به دور مى‌دارند تا مبادا او را بپرستند و به سوى خدا بازگشته‌اند آنان را مژده باد، پس بشارت ده به آن بندگان من كه: (۱۷) به سخن گوش فرامى‌دهند و بهترين آن را پيروى مى‌كنند؛ اينانند كه خدايشان راه نموده و اينانند همان خردمندان. (۱۸) پس آيا كسى كه فرمان عذاب بر او واجب آمده [كجا روى رهايى دارد]؟ آيا تو كسى را كه در آتش است مى‌رهانى؟ (۱۹) ليكن كسانى كه از پروردگارشان پروا داشتند، براى ايشان غرفه‌هايى است كه بالاى آنها غرفه‌هايى [ديگر] بنا شده است؛ نهرها از زير آن روان است. وعده خداست؛ خدا خلاف وعده نمى‌كند. (۲۰) مگر نديده‌اى كه خدا از آسمان، آبى فرود آورد پس آن را به چشمه‌هايى كه در [طبقات زيرين‌] زمين است راه داد، آنگاه به وسيله آن كشتزارى را كه رنگهاى آن گوناگون است بيرون مى‌آورد، سپس خشك مى‌گردد، آنگاه آن را زرد مى‌بينى، سپس خاشاكش مى‌گرداند. قطعاً در اين [دگرگونيها] براى صاحبان خرد عبرتى است. (۲۱) پس آيا كسى كه خدا سينه‌اش را براى [پذيرش‌] اسلام گشاده، و [در نتيجه‌] برخوردار از نورى از جانب پروردگارش مى‌باشد [همانند فرد تاريكدل است‌]؟ پس واى بر آنان كه از سخت‌دلى ياد خدا نمى‌كنند؛ اينانند كه در گمراهى آشكارند. (۲۲) خدا زيباترين سخن را [به صورت‌] كتابى متشابه، متضمّن وعد و وعيد، نازل كرده است. آنان كه از پروردگارشان مى‌هراسند، پوست بدنشان از آن به لرزه مى‌افتد، سپس پوستشان و دلشان به ياد خدا نرم مى‌گردد. اين است هدايت خدا، هر كه را بخواهد، به آن راه نمايد، و هر كه را خدا گمراه كند او را راهبرى نيست. (۲۳) پس آيا آن كس كه [به جاى دستها] با چهره خود، گزند عذاب را روز قيامت دفع مى‌كند [مانند كسى است كه از عذاب ايمن است‌]؟ و به ستمگران گفته مى‌شود: «آنچه را كه دستاوردتان بوده است بچشيد.» (۲۴) كسانى [هم‌] كه پيش از آنان بودند به تكذيب پرداختند، و از آنجا كه حدس نمى‌زدند عذاب برايشان آمد. (۲۵) پس خدا در زندگى دنيا رسوايى را به آنان چشانيد، و اگر مى‌دانستند، قطعاً عذاب آخرت بزرگتر است. (۲۶) و در اين قرآن از هر گونه مثَلى براى مردم آورديم، باشد كه آنان پندگيرند. (۲۷) قرآنى عربى، بى‌هيچ كژى؛ باشد كه آنان راه تقوا پويند. (۲۸) خدا مثَلى زده است: مردى است كه چند خواجه ناسازگار در [مالكيّت‌] او شركت دارند [و هر يك او را به كارى مى‌گمارند] و مردى است كه تنها فرمانبر يك مرد است. آيا اين دو در مثَل يكسانند؟ سپاس خداى را. [نه،] بلكه بيشترشان نمى‌دانند. (۲۹) قطعاً تو خواهى مُرد، و آنان [نيز] خواهند مُرد؛ (۳۰) سپس شما روز قيامت پيش پروردگارتان مجادله خواهيد كرد. (۳۱) پس كيست ستمگرتر از آن كس كه بر خدا دروغ بست، و [سخن‌] راست را چون به سوى او آمد، دروغ پنداشت؟ آيا جاى كافران در جهنّم نيست؟ (۳۲) و آن كس كه راستى آورد و آن را باور نمود؛ آنانند كه خود پرهيزگارانند. (۳۳) براى آنان، هر چه بخواهند پيش پروردگارشان خواهد بود. اين است پاداش نيكوكاران. (۳۴) تا خدا، بدترين عملى را كه كرده‌اند، از ايشان بزدايد، و آنان را به بهترين كارى كه مى‌كرده‌اند، پاداش دهد. (۳۵) آيا خدا كفايت‌كننده بنده‌اش نيست؟ و [كافران‌] تو را از آنها كه غير اويند مى‌ترسانند و هر كه را خدا گمراه گرداند برايش راهبرى نيست. (۳۶) و هر كه را خدا هدايت كند گمراه‌كننده‌اى ندارد. مگر خدا نيست كه نيرومند كيفرخواه است؟ (۳۷) و اگر از آنها بپرسى: «چه كسى آسمانها و زمين را خلق كرده؟» قطعاً خواهند گفت: «خدا.» بگو: «[هان‌] چه تصور مى‌كنيد، اگر خدا بخواهد صدمه‌اى به من برساند؛ آيا آنچه را به جاى خدا مى‌خوانيد، مى‌توانند صدمه او را برطرف كنند؛ يا اگر او رحمتى براى من اراده كند آيا آنها مى‌توانند رحمتش را بازدارند؟» بگو: «خدا مرا بس است. اهل توكّل تنها بر او توكّل مى‌كنند.» (۳۸) بگو: «اى قوم من، شما بر حسب امكانات خود عمل كنيد، من [نيز] عمل مى‌كنم، پس به زودى خواهيد دانست: (۳۹) [كه‌] چه كس را عذابى كه رسوايش كند خواهد آمد و عذابى پايدار بر او نازل مى‌شود.» (۴۰) ما اين كتاب را براى [رهبرى‌] مردم به حق بر تو فروفرستاديم. پس هر كس هدايت شود، به سود خود اوست، و هر كس بيراهه رود، تنها به زيان خودش گمراه مى‌شود، و تو بر آنها وكيل نيستى. (۴۱) خدا روح مردم را هنگام مرگشان به تمامى باز مى‌ستاند، و [نيز] روحى را كه در [موقع‌] خوابش نمرده است [قبض مى‌كند]؛ پس آن [نفسى‌] را كه مرگ را بر او واجب كرده نگاه مى‌دارد، و آن ديگر [نفسها] را تا هنگامى معيّن [به سوى زندگى دنيا] بازپس مى‌فرستد. قطعاً در اين [امر] براى مردمى كه مى‌انديشند نشانه‌هايى [از قدرت خدا]ست. (۴۲) آيا غير از خدا شفاعتگرانى براى خود گرفته‌اند؟ بگو: «آيا هر چند اختيار چيزى را نداشته باشند و نينديشند؟» (۴۳) بگو: «شفاعت، يكسره از آن خداست. فرمانروايى آسمانها و زمين خاص اوست؛ سپس به سوى او باز گردانيده مى‌شويد.» (۴۴) و چون خدا به تنهايى ياد شود، دلهاى كسانى كه به آخرت ايمان ندارند، منزجر مى‌گردد، و چون كسانى غير از او ياد شوند، بناگاه آنان شادمانى مى‌كنند. (۴۵) بگو: «بار الها، اى پديدآورنده آسمانها و زمين، [اى‌] داناى نهان و آشكار، تو خود در ميان بندگانت بر سر آنچه اختلاف مى‌كردند، داورى مى‌كنى.» (۴۶) و اگر آنچه در زمين است، يكسره براى كسانى كه ظلم كرده‌اند باشد و نظيرش [نيز] با آن باشد، قطعاً [همه‌] آن را براى رهايى خودشان از سختى عذاب روز قيامت خواهند داد، و آنچه تصوّر[ش را ]نمى‌كردند، از جانب خدا بر ايشان آشكار مى‌گردد. (۴۷) و [نتيجه‌] گناهانى كه مرتكب شده‌اند، برايشان ظاهر مى‌شود، و آنچه را كه بدان ريشخند مى‌كردند، آنها را فرا مى‌گيرد. (۴۸) و چون انسان را آسيبى رسد، ما را فرا مى‌خواند؛ سپس چون نعمتى از جانب خود به او عطا كنيم مى‌گويد: «تنها آن را به دانش خود يافته‌ام». نه چنان است، بلكه آن آزمايشى است، ولى بيشترشان نمى‌دانند. (۴۹) قطعاً كسانى كه پيش از آنان بودند [نيز] اين [سخن‌] را گفتند و آنچه به دست آورده بودند، كارى برايشان نكرد. (۵۰) تا [آنكه‌] كيفر آنچه مرتكب شده بودند، بديشان رسيد و كسانى از اين [گروه‌] كه ستم كرده‌اند، به زودى نتايج سوء آنچه مرتكب شده‌اند، بديشان خواهد رسيد و آنان درمانده‌كننده [ما] نيستند. (۵۱) آيا ندانسته‌اند كه خداست كه روزى را براى هر كس كه بخواهد، گشاده يا تنگ مى‌گرداند؟ قطعاً در اين [اندازه‌گيرى‌] براى مردمى كه ايمان دارند نشانه‌هايى [از حكمت‌] است. (۵۲) بگو: «اى بندگان من -كه بر خويشتن زياده‌روى روا داشته‌ايد- از رحمت خدا نوميد مشويد. در حقيقت، خدا همه گناهان را مى‌آمرزد، كه او خود آمرزنده مهربان است. (۵۳) و پيش از آنكه شما را عذاب در رسد، و ديگر يارى نشويد، به سوى پروردگارتان بازگرديد، و تسليم او شويد. (۵۴) و پيش از آنكه به طور ناگهانى و در حالى كه حدس نمى‌زنيد شما را عذاب دررسد، نيكوترين چيزى را كه از جانب پروردگارتان به سوى شما نازل آمده است پيروى كنيد.» (۵۵) تا آنكه [مبادا] كسى بگويد: «دريغا بر آنچه در حضور خدا كوتاهى ورزيدم؛ بى‌ترديد من از ريشخندكنندگان بودم.» (۵۶) يا بگويد: «اگر خدايم هدايت مى‌كرد، مسلماً از پرهيزگاران بودم.» (۵۷) يا چون عذاب را ببيند، بگويد: «كاش مرا برگشتى بود تا از نيكوكاران مى‌شدم.» (۵۸) [به او گويند:] آرى، نشانه‌هاى من بر تو آمد و آنها را تكذيب كردى و تكبّر ورزيدى و از [جمله‌] كافران شدى. (۵۹) و روز قيامت كسانى را كه بر خدا دروغ بسته‌اند رو سياه مى‌بينى، آيا جاى سركشان در جهنم نيست؟ (۶۰) و خدا كسانى را كه تقوا پيشه كرده‌اند، به [پاس‌] كارهايى كه مايه رستگارى‌شان بوده، نجات مى‌دهد. عذاب به آنان نمى‌رسد و غمگين نخواهند گرديد. (۶۱) خدا آفريدگار هر چيزى است، و اوست كه بر هر چيز نگهبان است. (۶۲) كليدهاى آسمان و زمين از آن اوست، و كسانى كه نشانه‌هاى خدا را انكار كردند، آنانند كه زيانكارانند. (۶۳) بگو: «اى نادانان، آيا مرا وادار مى‌كنيد كه جز خدا را بپرستم؟» (۶۴) و قطعاً به تو و به كسانى كه پيش از تو بودند وحى شده است: «اگر شرك ورزى حتماً كردارت تباه و مسلماً از زيانكاران خواهى شد.» (۶۵) بلكه خدا را بپرست و از سپاسگزاران باش. (۶۶) و خدا را آنچنان كه بايد به بزرگى نشناخته‌اند، و حال آنكه روز قيامت زمين يكسره در قبضه [قدرت‌] اوست، و آسمانها در پيچيده به دست اوست؛ او منزّه است و برتر است از آنچه [با وى‌] شريك مى‌گردانند. (۶۷) و در صور دميده مى‌شود، پس هر كه در آسمانها و هر كه در زمين است بيهوش درمى‌افتد، مگر كسى كه خدا بخواهد؛ سپس بار ديگر در آن دميده مى‌شود و بناگاه آنان بر پاى ايستاده مى‌نگرند. (۶۸) و زمين به نور پروردگارش روشن گردد، و كارنامه [اعمال در ميان‌] نهاده شود، و پيامبران و شاهدان را بياورند، و ميانشان به حق داورى گردد، و مورد ستم قرار نگيرند. (۶۹) و هر كسى [نتيجه‌] آنچه انجام داده است به تمام بيابد و او به آنچه مى‌كنند داناتر است. (۷۰) و كسانى كه كافر شده‌اند، گروه گروه به سوى جهنّم رانده شوند، تا چون بدان رسند، درهاى آن [به رويشان‌] گشوده گردد و نگهبانانش به آنان گويند: «مگر فرستادگانى از خودتان بر شما نيامدند كه آيات پروردگارتان را بر شما بخوانند و به ديدار چنين روزى شما را هشدار دهند؟» گويند: «چرا»، ولى فرمان عذاب بر كافران واجب آمد. (۷۱) و گفته شود: «از درهاى دوزخ درآييد، جاودانه در آن بمانيد؛ وه چه بد [جايى‌] است جاى سركشان!» (۷۲) و كسانى كه از پروردگارشان پروا داشته‌اند، گروه گروه به سوى بهشت سوق داده شوند، تا چون بدان رسند و درهاى آن [به رويشان‌] گشوده گردد و نگهبانان آن به ايشان گويند: «سلام بر شما، خوش آمديد، در آن درآييد [و] جاودانه [بمانيد].» (۷۳) و گويند: «سپاس خدايى را كه وعده‌اش را بر ما راست گردانيد و سرزمين [بهشت‌] را به ما ميراث داد، از هر جاى آن باغ [پهناور] كه بخواهيم جاى مى‌گزينيم.» چه نيك است پاداش عمل‌كنندگان. (۷۴) و فرشتگان را مى‌بينى كه پيرامون عرش به ستايش پروردگار خود تسبيح مى‌گويند و ميانشان به حق داورى مى‌گردد و گفته مى‌شود: «سپاس، ويژه پروردگار جهانيان است.» (۷۵)


سوره پیشین:
سوره ص
سوره زمر
سوره‌های مکیسوره‌های مدنی
سوره پسین:
سوره غافر

١.فاتحه ٢.بقره ٣.آل‌عمران ٤.نساء ٥.مائده ٦.انعام ٧.اعراف ٨.انفال ٩.توبه ١٠.یونس ١١.هود ١٢.یوسف ١٣.رعد ١٤.ابراهیم ١٥.حجر ١٦.نحل ١٧.اسراء ١٨.کهف ١٩.مریم ٢٠.طه ٢١.انبیاء ٢٢.حج ٢٣.مؤمنون ٢٤.نور ٢٥.فرقان ٢٦.شعراء ٢٧.نمل ٢٨.قصص ٢٩.عنکبوت ٣٠.روم ٣١.لقمان ٣٢.سجده ٣٣.احزاب ٣٤.سبأ ٣٥.فاطر ٣٦.یس ٣٧.صافات ٣٨.ص ٣٩.زمر ٤٠.غافر ٤١.فصلت ٤٢.شوری ٤٣.زخرف ٤٤.دخان ٤٥.جاثیه ٤٦.احقاف ٤٧.محمد ٤٨.فتح ٤٩.حجرات ٥٠.ق ٥١.ذاریات ٥٢.طور ٥٣.نجم ٥٤.قمر ٥٥.الرحمن ٥٦.واقعه ٥٧.حدید ٥٨.مجادله ٥٩.حشر ٦٠.ممتحنه ٦١.صف ٦٢.جمعه ٦٣.منافقون ٦٤.تغابن ٦٥.طلاق ٦٦.تحریم ٦٧.ملک ٦٨.قلم ٦٩.حاقه ٧٠.معارج ٧١.نوح ٧٢.جن ٧٣.مزمل ٧٤.مدثر ٧٥.قیامه ٧٦.انسان ٧٧.مرسلات ٧٨.نبأ ٧٩.نازعات ٨٠.عبس ٨١.تکویر ٨٢.انفطار ٨٣.مطففین ٨٤.انشقاق ٨٥.بروج ٨٦.طارق ٨٧.اعلی ٨٨.غاشیه ٨٩.فجر ٩٠.بلد ٩١.شمس ٩٢.لیل ٩٣.ضحی ٩٤.شرح ٩٥.تین ٩٦.علق ٩٧.قدر ٩٨.بینه ٩٩.زلزله ١٠٠.عادیات ١٠١.قارعه ١٠٢.تکاثر ١٠٣.عصر ١٠٤.همزه ١٠٥.فیل ١٠٦.قریش ١٠٧.ماعون ١٠٨.کوثر ١٠٩.کافرون ١١٠.نصر ١١١.مسد ١١٢.اخلاص ١١٣.فلق ١١٤.ناس


پانویس

  1. خرمشاهی، «سوره زمر»، ج۲، ص۱۲۴۸.
  2. معرفت، آموزش علوم قرآن، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۱۶۶.
  3. خرمشاهی، «سوره زمر»، ج۲، ص۱۲۴۸.
  4. صفوی، «سوره زمر»، ص۷۳۸.
  5. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج‌۱۷، ص۳۵۴.
  6. خامه‌گر، محمد، ساختار سوره‌های قرآن کریم، تهیه مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت نورالثقلین، قم، نشر نشرا، چ۱، ۱۳۹۲ش.
  7. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۷۷۰؛ واحدی، اسباب نزول القرآن، ۱۴۱۱ق، ص۳۸۲.
  8. واحدی، اسباب نزول القرآن، ۱۴۱۱ق، ص۳۸۳.
  9. قمی، سفینة البحار، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۶۳۷؛ حویزی، نور الثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۴۹۱.
  10. ابوالفتوح رازی، روض الجنان و روح الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۱۶، ص۳۳۸-۳۳۹.
  11. فخر رازی، تفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۷، ص۴.
  12. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۸، ص۲۲۵.
  13. خرمشاهی، حافظ نامه، ۱۳۹۳ش، ج۱، غزل۵۱، ص۳۹۵.
  14. طباطبایی، المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۱۷، ص۲۳۱.
  15. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۹، ص۳۸۴.
  16. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۹، ص۳۷۹.
  17. قرائتی، محسن، تفسیر نور،۱۳۸۳ش، ج۸، ص.۱۴۶
  18. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۹، ص۴۱۲.
  19. طباطبایی، المیزان،۱۳۹۳ق، ج۱۷، ص۲۵۰.
  20. موسوی همدانی، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۷،ص۳۸۰.
  21. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۹، ص۴۴۶
  22. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱۷، ص۲۹۰- ۲۹۱ . موسوی همدانی، ترجمه المیزان، ج۱۷، ص۴۴۰.
  23. الشيخ الطبرسي، مجمع البيان في تفسير القرآن، ۱۴۱۵ق، ج۸، ص۴۰۳.
  24. قرائتی، محسن، تفسیر نور، ۱۳۸۳ش، ج۸، ص۱۷۷.
  25. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱۷، ص۲۶۹.
  26. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱۷، ص۲۶۹.
  27. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۹، ص۵۲۱.
  28. فردوسی، شاهنامه، ۱۳۸۴ش، ص۴۶۷.
  29. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۷ش، ج۸، ص۳۸۱.
  30. حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۱۴ق، ج۶، ص۲۵۴.
  1. شیخ عباس قمی او را بهلول نبّاش معرفی کرده است.سفینة البحار ، ج۸، ص۱۷۵.
  2. ازواج: جمع زوج به معنى جفت. در زبان عرب به هر يك از نر و ماده زوج گفته می‌شود. تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج۹، ص۲۶۲

منابع

  • ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القران، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، ۱۳۷۶ش.
  • حوزیزی، عبدالعلی جمعه، تفسیر نور الثقلین، قم، اسماعیلیان، ۱۴۱۵ق.
  • بحرانی، سید هاشم، البرهان، تهران، بنیاد بعثت، ۱۴۱۶ق.
  • حرّ عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، قم، آل البیت، ۱۴۱۴ق.
  • خرمشاهی، بهاءالدین، حافظ نامه، ناشر، علمی و فرهنگی، چاپ۲۱، ۱۳۹۳ش.
  • خرمشاهی، قوام الدین، «سوره زمر» در دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، به کوشش بهاء‌الدین خرمشاهی، تهران، انتشارات دوستان-ناهید، ۱۳۷۷ش.
  • صفوی، سلمان، «سوره زمر»، در دانشنامه معاصر قرآن کریم، قم، انتشارات سلمان آزاده، ۱۳۹۶ش.
  • طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق.
  • طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصر خسرو، ۱۳۷۲ش.
  • فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق.
  • فردوسی، ابوالقاسم، شاهنامه، تهران، نشر قطره، ۱۳۸۴ش.
  • قمی، عباس، سفینة البحار و مدینة الحکم و الآثار، قم، اسوه، ۱۴۱۴ق.
  • معرفت، محمدهادی، آموزش علوم قرآن، تهران، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۱ش.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلاميه، ۱۳۷۱ش.
  • واحدی، علی بن احمد، اسباب نزول القرآن‏، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۱ق.

پیوند به بیرون